Zedbazi Bache Mahal
خواننده : زدبازی-صبا
آهنگ : بچه محل
متن آهنگ بچه محل از زدبازی
یه موقع هایی بود دنیا قشنگ بود
یه موقع هایی بود میرفت جلو
یه موقع هایی بود هر ورمون رنگ بود
میخندیدیم ما شب تا صبح
یادمه چند سالی قبل بیست سر صبحی
پنج سه یک میزدیم با دیسکمن سونی
بعدشم می دیدم رو گوشیم میس زده سوفی
بِده آمار شب و
منم ببینم خونه کییم آماده شمو
بریزیم شوالیهها قرق کنیم
که نبود کسی مساویِ ما
بودیم رفیق تو راه
اکیپ چکیده خوبا
انقد خوش میگذره جلو نمیره روزا
یادمه عشقایِ اول
تابستون قرمز لاک و صندل
فقط واسه رول بود کتاب و دفتر
مام سر آهنگ جدید تو منهای همکف
آره بچههای شهرکمون
دلم تنگ شده دیگه واسه تک تکتون
واسه سامان 3
کوچه فرداد بگیری تا کامرانیه
اول ما روانی شدیم تا یه روز جهانی شدیم
یه موقع هایی بود دنیا قشنگ بود
یه موقع هایی بود میرفت جلو
یه موقع هایی بود هر ورمون رنگ بود
میخندیدیم ما شب تا صبح
بچه محلایِ من
میرسیم به هم تو مرحلهیِ بعد
بچه محلایِ من
میرسیم به هم تو مرحلهیِ بعد
گم کردمت رویه مبل نهِ صبح
چقدر حرف برا گفتن داشتیم
دست نمیزدم بهت روی کوک
تا موقعی که خودت خواستی
من که همش فقط اشتباه تش
ولی هر دفعه بازم بخشیدی
بودی برام یه روحی که رام نمیشد
هیچوقت با یه وحشی
تو چی دیدی تو من که من ندیدم خودم
وقتی که با توام من یه اژدهام
انقدر فحش نده بم یبار درکم کن اگه از ریل خارجم
هر روز لیوانو ظرف رو هواس یبارم بم نگفتی عاشقم
یه موقع هایی بود دنیا قشنگ بود
یه موقع هایی بود میرفت جلو
یه موقع هایی بود هر ورمون رنگ بود
میخندیدیم ما شب تا صبح
بچه محلایِ من میرسیم به هم
مرحلهیِ بعد
بچه محلایِ من
میرسیم به هم
چهارده سالمه تابستونه
باشگاه انقلاب با پفکو آب هندونه
منتظر نوبتم برم تو زمین تنیس
همرم میشناسم کسی غریبه نیست
تمرکزم روی راکتمو سایهیِ توپ
یه نوجون سالمه سادهی خوب
جمعه ها برنامه استخر بودش لواسون با داییم
قبل از این که بیدار شم هر روز با کوکائین
توی پاریس مغزامونو گایید ردامونو دادیم
بازم ایول شما فنامون که هوامونو دارین
چون زندگی و ترک کردم واسه رویام
قبلان بینمک بودم الان خودِ سویام
دور دنیام در حال برو بیا
ولی دلم تنگه واسه اون موقع و جام
که زندگیم بود بی استرس من
هر روزم داشتم یه حس بهتر، چون
یه موقع هایی بود دنیا قشنگ بود
یاد کوچمون بخیر چقدر تنگ بود
سر تیم بعد بودنم میشد جنگ زود
مامانا نگران کی بریم خونه
چون نمی دونستن این خیابونا زندگیمونه
هممون یه رنگ بودیم از پول دارو فقیر و
میبستیم کل بُلوارو مسیرو
کَش نبود ولی خوردارو تقسیم می کردیم
تا بخریم نون با یه پنیرو
گیر میکرد یهو توپ زیر ماشین
یا میدیم که از جوب میره پایین
یه روز تمومه این مودی که داریم
مجبور بودیم جا دروازه قوطی بذاریم ما
خوب بودیم همه ضعیف رو باش
ولی قویم هوای بقیه رو داشتیم
یادتونم بچه محلای من
یه روز میاد که میپریم همه بغلایِ هم باز
یه موقع هایی بود دنیا قشنگ بود
یه موقع هایی بود میرفت جلو
یه موقع هایی بود هر ورمون رنگ بود
میخندیدیم ما شب تا صبح
نگاها رو منو تو بود ولی خیلی نموندم
هنو تو کَفَم چرا عشقو پروندم
تو می پوشیدی تاپ سیاه دولچه
منم کفش کمرو کلام خیار گوجه
ولی فکر نکن خاطره مرده
فودکورت پنجشنبه نایبِ جمعه
هستیم تویِ اتاقِ تاریک که
زیر کرکره سایهی صبحه
برگا نمیریزن درخت شاخه نداره
هیچ جا نمیرم چون هیچی باری نداره
باید برگردم سر میز که پایه هست
یه جای کثیف که فقط توش مایه هست
الان بغلت کنم فقط یه خواهشه
برفی نمیاد که بخواد آب بشه
ولی من هنو فکرم مِثِ سابقه
خوندن پنج تا پسرِ نابغ